Web Analytics Made Easy - Statcounter

از آغاز اعتراضات سراسری بعد از فوت مهسا امینی، اقلیتی از سلبریتی های تندرو و فعالان رسانه ای اقدام به انتشار توئیت ها و گزارشات خبری توهین آمیزی کردند که محرکی برای خشونت های خیابانی بوده است

هدف وسیله را توجیه نمی کند؛ هرگونه که دوست داری با شما رفتار کنند، با دیگران رفتار بکن، هرچیز که در جستن آنی، آنی؛ این ادبیات زیبای دینی و ملی ایران زمین است که در نهایت با جمعبندی مفاهیم فوق می گوید؛ ادب مرد به زدولت اوست؛ یا ادب از که آموختی از بی ادبان.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اکنون در شرایطی اعتراضی قرار گرفته ایم که به درست یا به غلط زبان ها و نیش قلم هایی هستند که به جای شمشیر، برای زخمی سازی طرف مقابل استفاده می شود و به بحران ها دامن می زنند.

شاید تنها استثناء در متون دینی که می تواند زبان به دشنام و بدی بگشاید، کسی است که ظلم بر او رواداشته شده. در مابقی موارد، دشنام، تمسخر و ... منجر به خشونت و دشمنی بیشتر می شود؛ امری که هرچند از کشتن یکدیگر، کمتر خسارت دارد، ولی نباید فراموش کرد طرح آن از سوی قدرتمندان در برابر کسانی که امکان دفاع از خود ندارند، بی تردید می تواند به خشونت و خسارت بیشتر منتهی شود.

بخشی از این ادبیات تنها زمانی قابل حل خواهد بود که دریابیم «همه حق دارند ولو برحق نباشند.» چنین ادبیاتی قادر است من و دیدگاه من را از محور بودن خارج کرده، و در کنار سایر دیدگاه ها در زیستی صلح آمیز و توام با آرامش قرار دهد. در غیر این صورت توهین، منتهی به ایجاد تحقیر می شود، شخص تحقیر شده، همواره دنبال جبران و عکس العمل توام با خشم است. در مرحله سوم، اعمال خشم گاه خود را در وندالیسم و دیگر تخریبی، و ناتوانی در عکس العمل مسالمت آمیز، منتهی به عکس العمل انتحاری می شود، امری که هم معترض و هم تحت اعتراض قرار گرفته را می تواند در آستانه نیستی و انهدام قرار دهد. این در حالی است که دوری از چنین مواضعی می تواند معترض را به کانال خشونت پرهیزی سوق داده، و حفظ کرامت انسانی را برای همگی به ارمغان بیاورد. اما چرخه خشونت کنونی در ایران شعارهای بیش از ۴۰ سال در حفظ کرامت انسان ها، که بنابر آموزه های دینی از حرمت کعبه بالاتر است، خلاف عمل کرده و در مزرعه خشونت، روند «کاشت» گذشته، به «داشت» امروز «برداشت» خشونت منتهی شده است.

بررسی های زیر نشان می دهد، ادبیات برخی مسئولان و فعالان رسانه ای به نمایندگی از جناح تندرو از سنت اسلامی و ایرانی کاملا بیرون بوده، و خشم را در کلام و عمل نهادینه می سازد. ادبیاتی که مادران، پدران، خواهران، و برادران این سرزمین متمدن را شرم آگین می سازد. برای مثال این جمله روزنامه شهرداری تهران خطاب به دانشجویان معترض که « امروز در دانشگاه‌ها برای سرویس بهداشتی مختلط، پایکوبی می‌کنند.» فاجعه اخلاقی و سقوط مبتنی بر قدرت طلبی بیش نیست.

در موردی دیگر می خوانیم که فوتبالیست های تیم ملی در اردوی جام جهانی به سر می برند و ۲۴ ساعت به نخستین بازی ایران در جام جهانی مانده است، حسن عباسی از سلبریتی های تندرو، اقدام به انتشار توئیتی توهین آمیز خطاب به بازیکنان فوتبال کرده و آن ها را «ملعون» و از «عوامل» مرتبط با «رژیم صهیونیستی» دانسته است. این توئیت که بلافاصله با واکنش خبرگزاری تسنیم مواجه شد، در پایان روز گذشته به احضار حسن عباسی به دادستانی منجر شد.

ردپای این چرخه خشونت را در برخی دیگر از رسانه های خودی نیز می توان جست و جو کرد. «خبرآنلاین»، در گزارش های قبلی خود نیز نسبت به پیامدهای توهین رسانه ها و افراد نزدیک به نهادهای رسمی هشدار داده بود.

چه آنکه بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی، خشونت های کلامی را جزئی از خشونت های نمادین ارزیابی می کنند. واکنشی که توهین شونده به آن، دایره وسیعی از خشونت های رفتاری و کلامی متقابل را دربر می گیرد. از سویی پدیده های نکوهش شده ای همچون «عمامه پرانی» یا «توهین به مقدسات»، جزئی از چرخه رادیکالیسم جمعی در اعتراضات بوده و نمی توان آن را از چرخه خشونتی که حسن عباسی، روزنامه کیهان یا برخی مجریان صداوسیما به آن دامن می زنند، جدا ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، پیامدهای این خشونت های کلامی و نمادین، ضربه به منافع ملی است.

درباره اهمیت ورزش به مثابه یکی از نمادهای «قدرت ملی»، رهبرانقلاب در تیرماه۱۳۹۷ وقتی می خواهند برای دولت از شجاعت و ابتکار و تلاش، مثالی بیاورند، تیم ملی فوتبال را مثال می زنند درحالی که حسن عباسی همین تیم ملی فوتبال را در تیرماه امسال «لمپن» خطاب می کند.

این فاصله گرفتن برخی افراد که خود را با صفات انقلابی و منعکس کننده دیدگاه های انقلاب معرفی می کنند در تمایز آشکار با سیاست های کلی نظام است. ضرباتی که افراد و رسانه های ارزشی بدون درنظر گرفتن تبعات آن به کشور وارد می کنند.

توهین به افراد از ذهنیتی شکل می گیرد که قصد دارد با توهین، منتقد یا مخالف فکری خود را «تحقیر» کند. استفاده از چنین توهین هایی در رسانه های دولتی همچون روزنامه ایران، همشهری و کیهان به صورت متناوب در روزهای اعتراضات سراسری بعد از فوت مهسا امینی به کار رفت.

برآیند عادی انگاری انتشار «توهین» و «تهدید» که نمونه عینی تهدید، در سخنان بهادری جهرمی سخنگوی دولت مشاهده می شود، موجی از نقدها به این اظهارات را که گفته بود «برای دولت مثل آب خوردن بود که از روز اول اجازه شلیک با گلوله جنگی بدهد»، به دنبال داشت. اظهارات فردی که در نهادهای تصمیم ساز امنیتی جایگاهی ندارد و باید به جای تهدید معترضان، دولت را محور وحدت ملی قرار داده و از سیاست های مداراگرانه نظام دفاع کند .

در تحلیل نهایی، این روزها که ایران ستیزان بیش از گذشته در تلاش برای تفرقه افکنی بین مردم و ضربه به منافع ملی هستند، فعالیت برخی افراد که از آن ها به عنوان «غضنفرهای مجازی» یاد می شود و متاسفانه در نهادهای دولتی و حاکمیتی حضور فعال دارند، با رفتار اشتباه و اظهارنظرهای تحریک آمیز، مردم را نسبت به نظام بدبین کرده و دایره منتقدان به مخالفان را گسترده تر می کنند.

افرادی که به اعتبار حضور در نهادهای حاکمیتی، بعضا سخنگوی حاکمیت بازنمایی شده و اعتبار نظام را مورد حمله منتقدان قرار می دهند. فاکتورهای هزینه زایی که افراد تولید می کنند و کلیت نظام مسئول پرداخت آن ها از منافع ملی می شود.

خبرآنلاین

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: حسن عباسی رسانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۴۴۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک روزنامه: سختگیری دهه 60 در مدارس در حال تکرار است/ هنوز «آینه» ممنوع است! دانش‌آموزان دوره متوسطه می‌گویند در مدرسه کیف‌هایشان را می‌گردند و مسئولان مدرسه برخوردهای خشن و توهین‌آمیز دارند

به گزارش جماران؛ روزنامه هم میهن نوشت: به گفته کارشناسان، هنجارهای نوجوانان امروز به‌تبع تحولات رخ‌داده در جهان و در کشور تغییر کرده است. رفتارهایی مانند بازرسی کیف‌ها که نسل‌های دهه‌های 50 و 60 هم با آن سر ناسازگاری داشتند، امروز نمی‌تواند راهی برای تعامل با نوجوانان باشد. تنها نتیجه این رفتارها، احساس انزجار و تنفر نسبت به ارزش‌ها و قوانین است. کارشناسان می‌گویند که نسل جدید، زور و اجبار را نمی‌پذیرد و برای پذیرش یک مسئله ابتدا باید اقناع شود و بعد از آن حق انتخاب داشته باشد.

در مدارس چه می‌گذرد؟ مدیران، مشاوران و معاونان چگونه با دانش‌آموزان تعامل می‌کنند؟ اینها پرسش‌های مهمی است که دانش‌آموزان، مدیران و کارشناسان آموزشی به آن پاسخ می‌دهند. دانش‌آموزان می‌گویند که هنوز کیف‌هایشان را برای پیدا کردن سیگار، آینه، لوازم آرایش و گوشی‌های تلفن‌همراه می‌گردند و در این پروسه فشار زیادی به آنها وارد می‌شود. هنوز اندازه و رنگ موی دانش‌آموزان دختر در کانون توجه است. هنوز رفت‌وآمدها کنترل می‌شود. با پسران رفتارهای نادرست می‌شود، برایشان جلسه‌های توجیهی برگزار می‌کنند و در این وضعیت دانش‌آموزان متولد دهه‌های ۸۰ و ۹۰ که زیربار مدرسه‌داری با سختگیری‌های دهه ۶۰ نمی‌روند، لجبازتر شده‌اند.

کارشناسان آموزشی می‌گویند که با نسخه‌های قدیمی و تاریخ‌انقضا‌گذشته نمی‌شود با این دانش‌آموزان تعامل کرد. به گفته این کارشناسان، هنجارهای نوجوانان امروز به‌تبع تحولات رخ‌داده در جهان و در کشور تغییر کرده است. رفتارهایی مانند بازرسی کیف‌ها که نسل‌های دهه‌های ۵۰ و ۶۰ هم با آن سر ناسازگاری داشتند، امروز نمی‌تواند راهی برای تعامل با نوجوانان باشد. تنها نتیجه این رفتارها، احساس انزجار و تنفر نسبت به ارزش‌ها و قوانین است. کارشناسان می‌گویند که نسل جدید، زور و اجبار را نمی‌پذیرد و برای پذیرش یک مسئله ابتدا باید اقناع شود و بعد از آن حق انتخاب داشته باشد.  

هنوز «آینه» ممنوع است

دانش‌آموزان مقطع متوسطه گلایه فراوان دارند؛ گلایه آنها از برخوردهای سلیقه‌ای است. کیانا یکی از دانش‌آموزان کلاس نهم است که می‌گوید: «مسئولان مدرسه، اول سال تحصیلی برای بچه‌ها جلسه‌ای برگزار کردند و درباره همین مسائل با ما حرف زدند. آنها گفتند اگر بچه‌ها پیرسینگ یا هر وسیله دیگری که با استایل دانش‌آموزی تطابق ندارد، ‌همراه‌شان دارند محترمانه تحویل دهند. اما کسی این‌کار را نکرد.

درحال‌حاضر وقتی مسئولان مدرسه چنین وسائلی را دست بچه‌ها ببینند با بی‌احترامی، خشونت و استفاده از الفاظ رکیک می‌گیرند. گاهی هم خانواده‌ها را صدا می‌کنند. بچه‌ها هم وقتی این رفتارها را می‌بینند بیشتر لجبازی می‌کنند.»

کیانا می‌گوید که فضای مدرسه شاد نیست؛ هیچ اقدامی از سوی مسئولان مدرسه برای شاد کردن فضا صورت نمی‌گیرد و حتی گاهی به آنها فشار وارد می‌کنند: «مثلاً ما را مجبور می‌کنند در بعضی از جشنواره‌های مناسبتی شرکت کنیم که این موضوع ما را آزار می‌دهد. چرا باید برخلاف خواسته‌مان در جشنواره‌، جشن و مناسبتی مشارکت کنیم. درحالی‌که در مسائل مهم‌تر به خواسته‌های ما توجه نمی‌کنند.»

او ادامه می‌دهد: «مثلاً ما به‌عنوان دانش‌آموزان پایه نهم که در مقطع حساسی هستیم و امتحان نهایی داریم، نیمی از سال به‌دلیل بارداری یا حوادثی که برای معلمان‌مان رخ داد، کلاس نداشتیم و وقتی به این موضوع اعتراض کردیم و درخواست دادیم تا معلم جایگزین برایمان بگذارند، اصلاً به خواسته‌مان توجه نکردند. همه اینها درحالی‌است که توجه به مدل موی دانش‌آموزان یا همراه داشتن انگشتر و گردنبند و آینه، برای آنها مهم‌تر از تشکیل کلاس و داشتن معلم است.»

محمد، دانش‌آموز کلاس دهم است و می‌‌گوید که رفتار مسئولان مدرسه با آنها خوب نیست. گاهی کیف بچه‌ها را می‌گردند تا شاید گوشی پیدا کنند، اما این کارها نتیجه معکوس دارد. کیف دانش‌آموزان حریم شخصی آنهاست. او درباره علت لجبازی بچه‌ها با مدیر و مسئولان مدرسه می‌گوید: «گاهی برای ساده‌ترین مسائل به آنها ناسزا می‌گویند و توهین می‌کنند. این کارها باعث لجبازی دانش‌آموزان می‌شود.»

مصرف سیگار، گل و لجبازی با مدیران

معضل جدید مدیران مدرسه اما حالا سیگارهای الکترونیکی است. «سال تحصیلی گذشته گروهی از دانش‌آموزان مدرسه موج سیگار کشیدن را راه انداختند. در آن زمان بچه‌ها حوالی مدرسه سیگار می‌کشیدند. مسئولان مدرسه بعد از شناسایی بچه‌هایی که این موج را راه انداخته بودند،‌ آنها را اخراج کردند. مدتی بعد از این ماجرا متوجه شدم که تعدادی از بچه‌ها در مدرسه سیگار الکترونیکی می‌فروشند و حتی برخی از دانش‌آموزان سیگار الکترونیکی را داخل مدرسه هم استفاده می‌کردند.»

این ماجرایی است که علیرضا ۱۶ ساله تعریف می‌کند. او اما مصرف پاد یکی از انواع سیگارهای الکترونیک را از اسفندماه سال گذشته شروع کرده: «استفاده از پاد به‌عنوان یکی از سیگارهای الکترونیکی، به من حس باحال بودن می‌دهد. من به لذت‌های زودگذر دنیا آنقدر اهمیت نمی‌دهم که به خاطر ضررهای کم پاد،‌ از آن استفاده نکنم. به‌هرحال قلیون و سیگار هم ضرر دارند اما مردم استفاده می‌کنند. برخی معتادند و به نیکوتین نیاز دارند،‌ برخی دیگر هم مثل نسل ما فقط خوششان می‌آید که از این سیگارهای الکترونیکی استفاده کنند.»

در مدرسه هومان ۱۵ ساله اما فقط سیگارهای الکترونیکی استفاده نمی‌کنند، گل و سیگارهای معمولی هم در جمع‌شان پیدا می‌شود. هومان کلاس نهم است و استفاده از پاد را از تابستان سال گذشته شروع کرده. چرا کشیده؟ «دوستانم می‌کشیدند و من هم خوشم آمد که بکشم. اما اگر بدانم این سیگارها خیلی ضرر دارند، استفاده نمی‌کنم.»

او می‌گوید که در مدرسه آنها اتفاقات دیگری هم می‌افتد: «گل، ۴۰۰-۳۰۰هزار تومان است و خیلی‌ها می‌کشند. سیگار معمولی هم مصرف می‌کنند.» برای دانش‌آموزان مدرسه آنها قیمت بالای گل، مهم نیست به‌همین‌دلیل حتی هر روز می‌خرند. خانواده‌ها اما بی‌خبرند: «بیشتر بچه‌ها گل را بیرون از مدرسه می‌کشند و بسیاری از آنها به‌دلیل مصرف همین مخدر دچار مشکلات روحی و روانی شده‌اند.»

هومان اینها را می‌گوید و ادامه می‌دهد که چند وقت پیش، مسئولان مدرسه دستگاه تشخیص نیکوتین و گل خریدند تا از بچه‌ها تست بگیرند، اما هیچ‌وقت از آن استفاده نکردند: «مدیرمان با ما صحبت کرد که دیگر نکشیم. حتی محدوده‌ای خارج از مدرسه را مشخص کرد و گفت که در آن محدوده سیگار نکشیم، اما دانش‌آموزان از روی لجبازی با مدیر دقیقاً در همان محدوده سیگار می‌کشند و فیلم و عکسش را در اینستاگرام منتشر می‌کنند.»

استیصال خانواده‌ها

پدر دانش‌آموزی که بنا به اصرار فرزندش ناچار شده برای او سیگار الکترونیکی بخرد، می‌گوید که مصرف این سیگارها به‌شدت بین دانش‌آموزان رایج شده. این پدر اواخر سال گذشته متوجه می‌شود که همه دوستان پسر ۱۴ ساله‌اش از این نوع سیگار استفاده می‌کنند: «پسرم هر خواسته‌ای دارد، با ما مطرح می‌کند و ما هم اگر بدانیم خواسته‌اش معقول است، برایش تامین می‌کنیم.

اواخر سال گذشته او از ما خواست که برایش پاد بخریم.» والدین تحقیقاتی انجام داده و باتوجه به مضرات استفاده از این نوع سیگارها، از خریدن آن خودداری می‌کنند: «دوستان پسرم همه از این سیگارها استفاده می‌کنند. ما حدس زدیم که ممکن است وقتی دوستانش از این دستگاه استفاده می‌کنند، او هم بخواهد امتحان کند و از سیگار مصرفی سایرین استفاده کند. ترسیدیم دچار بیماری‌های واگیردار ناشی از مصرف مشترک شود، به‌همین‌دلیل تصمیم گرفتیم خودمان برایش سیگار الکترونیکی بخریم که حداقل از کیفیت آن اطمینان نسبی داشته باشیم. زیرا بیشتر این سیگارها چینی و قاچاق هستند و مشخص نیست از چه موادی در آنها استفاده می‌شود. برای خرید پاد، ۳ میلیون تومان هم پرداخت کردیم.» خانواده اما حالا از کارشان پشیمان شده‌اند.

اختلال در رشد مغزی

محمد هاشمیان، فوق‌تخصص ریه اما شیوع استفاده از سیگارهای الکترونیکی در میان دانش‌آموزان را مهم می‌داند و به هم‌میهن می‌گوید: «باید ابتدا این موضوع بررسی شود که فلسفه ایجاد سیگارهای الکترونیکی چه بوده، زیرا این سیگارها ضرر زیادی دارند و در جهان تبدیل به معضلی برای سلامت جامعه شده‌اند. ماجرا از آنجا شروع شد که به‌دلیل خطرات استفاده از سیگار، پزشکان به مصرف‌کنندگان توصیه کردند تا مصرف سیگار را ترک کنند. زیرا سیگار علاوه بر اینکه عامل بسیاری از سرطان‌هاست مانند سرطان مثانه، پانکراس، معده و...، باعث بیماری‌های انسدادی مزمن ریه هم ‌می‌شود. این بیماری باعث التهاب راه‌های هوایی و تنگ‌شدن آن می‌شود.»

او اضافه می‌کند که راهکارهای مختلفی برای ترک سیگار پیشنهاد شد که مشاوره‌های پزشکی و روانپزشکی، آدامس، برچسب‌های نیکوتین، از جمله آنها بودند:«استفاده از سیگارهای الکترونیکی هم راهکار دیگری برای ترک سیگار بود. یعنی ورود این نوع سیگار به بازار به منظور کمک به ترک سیگار بود.»

این فوق‌تخصص ریه این را هم می‌گوید که مضرات این سیگارها،‌ در اوایل تولیدش چندان معلوم نبود، اما بعد از مدتی برخی از ضررهای آن مشخص شد: «بعدها مشخص شد که این سیگارها موجب سرفه، ایجاد خلط؛ نفس تنگی و احتمالاً انسداد ریه می‌شود. مواد شیمیایی واردشده به بدن از طریق این سیگارها باعث التهاب ریه می‌شود که کنترلش سخت است. نیکوتین موجود در این سیگارها باعث افزایش تپش و انقباض قلب و بالا رفتن فشار خون می‌شود. بنابراین در جهان مصرف این سیگار به افراد عادی توصیه نمی‌شود.»

به گفته او درحال‌حاضر سازمان غذا و داروی آمریکا، مصرف سیگار الکترونیکی در راستای ترک سیگار را تایید نکرده است: «این سیگارها آثار بسیار مضر دیگری هم دارند که ممکن است در طول زمان مشخص شوند. حتی ممکن است این آثار بدتر از آثار سیگار هم باشند.»

هاشمیان درباره تاثیر مصرف سیگارهای الکترونیکی بر نوجوانان هم می‌گوید: «مطالعات نشان داده که این سیگارها هم برای رشد مغز نوجوانان مشکل‌ساز است، هم روی سیستم جنسی و تولیدمثل آنها اثر می‌گذارد. حتی مصرف این نوع سیگارها توسط مادران باردار می‌تواند باعث ایجاد اختلال در جنین شود.»

توبیخ و اخراج بی‌فایده است

فروغ تیموریان، جامعه‌شناس و کارشناس آموزشی که سال‌هاست در مقطع متوسطه تدریس می‌کند اما با تایید شیوع و گسترش استفاده از انواع سیگارهای الکترونیکی در میان دانش‌آموزان به هم‌میهن می‌گوید: «مسائل مختلف در مدارس آنقدر زیاد است که مسائلی مثل کشیدن سیگار معمولی و الکترونیکی و حتی مخدر گل، عادی شده است. چندی پیش در مدرسه‌ای که تدریس می‌کنم، بچه‌ها را به‌دلیل آوردن موبایل به مدرسه گشتند، بچه‌ها موبایل‌ها را پنهان کردند اما در کیف‌هایشان وسایل زیادی مثل سیگار، حشیش، وسایل پیشگیری و قرص جلوگیری از بارداری پیدا شد.»

او معتقد است که به‌هرحال فضای مجازی روی رفتار دانش‌آموزان تاثیر گذاشته است: «زنان جامعه آنقدر با ناکامی‌های مختلف مواجه‌اند که امروز بچه‌ها با کشیدن سیگار یا مسائل مختلف دوست دارند خودشان را نشان دهند. خیلی از این دانش‌آموزان می‌خواهند بگویند، همان‌کارهایی را می‌توانند انجام دهند که هم‌سن‌و‌سالان‌‌شان انجام می‌دهند. نسل جدید به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی چیزی برای از دست دادن ندارد.» بااین‌همه او معتقد است که تنبیه، توبیخ و اخراج دانش‌آموزان در ارتباط با این مسائل بی‌فایده است.

تکرار سختگیری‌ دهه‌های قبل

حالا در کنار ماجرای کشیدن سیگارهای الکترونیک و برخورد مسئولان مدرسه، گشتن و بازرسی کیف دانش‌آموز در مدرسه که در دهه‌های گذشته هم رایج بود، آیا می‌تواند راهکاری مناسب برای برخورد با دانش‌آموزان و حفاظت از آنها باشد؟ سوالی که تیموریان به آن پاسخ می‌دهد: «این رفتارها جز ایجاد تنفر و انزجار، نتیجه‌ی دیگری ندارد. کیف دانش‌آموز حریم شخصی اوست؛ اتفاقی که برای نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ افتاد و آن‌زمان هم مورد اعتراض بچه‌ها بود، چرا باید تکرار شود. به نظر می‌رسد نیاز به یک آموزش همگانی برای تعامل با نسل نوجوان داریم. به‌جای بازرسی بچه‌ها و ایجاد اضطراب و خشم در آنها باید فرهنگ‌سازی کرد، باید زیربنای تربیتی جامعه و بعد مدارس را درست کرد‌، سپس سراغ دانش‌آموز رفت.»

این جامعه‌شناس معتقد است که امروز هزاران مسئله مهم‌تر از موضوع حجاب در جامعه وجود دارد: «فرهنگ‌سازی با زور و خشونت انجام نمی‌شود. این نسل متفاوت از نسل‌های گذشته فکر می‌کند و هنجارهایش در بسیاری از موارد تغییر کرده است. با زور و فشار نمی‌توان مسئله‌ای را به او تفهیم کرد.»

این کارشناس آموزشی تاکید می‌کند که ساختار اجتماعی و سیاسی روی جامعه تاثیرگذار است و بخشی از والدین هنوز از ساختار سیاسی و اجتماعی تاثیر می‌پذیرند به‌همین‌دلیل نسل جوان نه والدین خود را قبول دارد و نه ساختار سیاسی،‌ مذهبی و اعتقادی را: «وقتی دانش‌آموزان نمی‌توانند توسط والدین‌، ساختار خانواده‌ و مدرسه ارضای روحی و روانی شوند، به فضاهایی مراجعه می‌کند که ساختارهای اشتباه و ناامنی برایشان دارد.»

با زور و خشونت نمی‌شود

دانش‌آموزان امروز فرزندان والدین دهه‌های ۵۰ و ۶۰ هستند؛ نسلی که به‌شدت تحت فشار جامعه و نسل پیش از خود بوده و برای تغییر سبک زندگی‌اش تلاش و هزینه‌های بسیاری پرداخت کرده است. سختگیری‌هایی که والدین در دوران نوجوانی با آن مواجه شدند، چه تاثیری بر اصول تربیتی آنها داشته است؟

تیموریان دراین‌باره می‌گوید: «معمولاً متولدین اواخر دهه ۸۰، والدین‌شان از نسل دهه‌های ۵۰ و ۶۰ هستند. فشارهایی که روی متولدین این دو دهه بود، ‌ترس‌های پنهان و سختگیری‌ای که در مدرسه وجود داشت مثل رنگ جورابِ اصلاح صورت و... باعث شد پدران و مادران نخواهند همان تجربه را تکرار کنند، بنابراین آزادی‌هایی به فرزندشان داده‌اند تا کمبودهای خودشان جبران شود. درحالی‌که باید به چارچوب آزادی‌ای که به فرزندشان می‌دهند، توجه کنند.»

به گفته این جامعه‌شناس نمی‌توان با این دانش‌آموزان نسل جدید، با پند و نصیحت صحبت کرد: «دانش‌آموزان امروزی به‌شدت از مسائل مذهبی گریزانند. بچه‌های امروز آگاه و مطالبه‌گرند و به‌راحتی سر کلاس اعلام می‌کنند که درباره یک موضوع خاص صحبت نکنید، ما گوش نمی‌دهیم. بخش‌ عمده‌ای از این رخدادها هم به مشکلاتی باز می‌گردد که در ساختار سیاسی،‌ فرهنگی‌ و اقتصادی جامعه وجود دارد.»

او تاکید می‌کند که فرهنگ‌سازی و بالابردن سطح پذیرش دانش‌آموزان با زور و خشونت امکان‌پذیر نیست. متولیان تربیت و آموزش باید از جامعه‌شناسان، ‌روانشناسان و افراد متخصص و باتجربه استفاده کنند و تیمی از این کارشناسان تشکیل دهند و با کمک آنها رویکرد مناسبی را برای تربیت نسل در پیش گرفت.

ما مقصریم

مدیر یک دبیرستان پسرانه هم که نخواست نامش در گزارش بیاید، می‌گوید که مصرف سیگارهای الکترونیکی نسبت به گذشته بیشتر و گرایش به استفاده از این وسیله در میان نوجوانان پررنگ‌تر شده است.

او در گفت‌وگو با هم‌میهن توضیح می‌دهد: «دانش‌آموزان معمولاً نمی‌توانند برای انتخاب خود استدلالی بیاورند و نهایتاً تاکید می‌کنند که استفاده از این سیگارها بسیار کمتر از سیگارهای معمولی است و به‌همین‌دلیل هم استفاده از آن ضرری ندارد. ازطرف‌دیگر گرایش دانش‌آموزان نسبت به انجام رفتارهای پرخطر نسبت به گذشته هیچ تغییری نداشته و همچنان مواردی مانند گرایش به سوء‌مصرف موادمخدر، الکل و رابطه‌های آسیب‌زا را در بر می‌گیرد. اما ممکن است میزان دسترسی دانش‌آموزان به این موارد نسبت به گذشته افزایش یافته باشد.»

این کارشناس آموزشی معتقد است که نوجوانان در حوزه‌ ارزش‌های اخلاقی دچار چالش‌ چندانی نیستند، بلکه هنجارهای آنها تغییر کرده: «به‌عنوان مثال گفت‌وگو و لحن دانش‌آموزان نسبت به گذشته تغییر زیادی داشته است. آنها در گفت‌وگوهای روزمره خود از کلمات و واژه‌هایی استفاده می‌کنند که بار معنایی قشنگی ندارد یعنی کلمه‌ یا ناسزایی که در گذشته حین دعوا و برای توهین به‌کار می‌رفت، در مکالمات روزمره‌شان استفاده می‌شود و اصلاً هم آن را توهین‌آمیز نمی‌دانند.»

نسلی که باید قانع شود

او تاکید می‌کند که جامعه بزرگسال ما نمی‌تواند به خوبی حوزه‌ هنجارها و ارزش‌ها را از یکدیگر تفکیک کند و به‌همین‌دلیل قضاوت جامعه بزرگسالان نسبت به نوجوانان در برخی حوزه‌ها چندان هم درست نیست: «من سرکشی و عصیانی در نوجوانان نمی‌بینم، معتقدم که تعبیرهای ما از این موضوع اشتباه است. این نسل، عصیانگر و سرکش نیست اما به‌واسطه تحولاتی که در جهان و ایران رخ داده، پرسشگر شده و باید قانع شود. یعنی باید بتوانیم به زبان این نسل درباره موضوعی به آنها توضیح دهیم و حق انتخاب را هم برایشان قائل شویم. اما ما چنین رفتاری نمی‌کنیم و واکنش طبیعی او به رفتار ما عصیان است.»

این کارشناس آموزشی می‌گوید که ساختارهای حاکم بر مسائل کلان کشور بیشتر بر باورهای کلان بچه‌ها به‌ویژه دیدگاه‌های اعتقادی و مذهبی آنها تاثیری منفی داشته است. او اساسی‌ترین راهکار برقراری تعامل مناسب با دانش‌آموزان را تغییر نگاه والدین و مربیان از مفهوم تربیت می‌داند: «در جامعه ما آنچه توسط والدین و نهادهای امنیتی رخ می‌دهد «کنترل رفتار» است به‌جای مفهوم واقعی تربیت. تا فهمی در والدین و مربیان درباره تربیت و نقش آنها در این حوزه ایجاد نکنیم، راه‌های دیگر جواب نمی‌دهد. مثلاً در حوزه ایجاد نشاط در مدارس، باید توجه کرد که بچه‌ها اسباب نشاط خودشان را جور می‌کنند زیرا نیاز طبیعی آنها تفریح و شادی است و آنها می‌توانند به‌خوبی این فضا را در بازی‌ها و دورهمی‌های‌شان ایجاد کنند. به نظر من، روش‌های غلط ما در برخورد با بچه‌ها و مداخله‌های تربیتی‌مان است که به‌دلیل فهم غلط از مفهوم تربیت در میان متولیان است. فهم آنها مبتنی بر کنترل بیرونی است یعنی گمان می‌کنند طرف مقابل را باید به‌نوعی کنترل و تربیت کنند که شبیه خودشان شود. به نظر من، تا وقتی این رویکرد در میان والدین و مربیان وجود دارد، نمی‌توان از نوجوانان انتظار زیادی داشت.»

این کارشناس آموزش تاکید می‌کند که اسناد بالادستی مانند سند تحول آموزش تعریف‌های خوبی از مفهوم تربیت ارائه داده، بنابراین مهم است که متولیان آموزش این موضوع را موردتوجه قرار دهند. درحالی‌که این مسئله در کانون توجه متولیان آموزش نیست: «وقتی موضوعی در کانون توجه نیست، طبیعتاً تلاشی هم برای جاری‌شدن آن در سیستم آموزشی نمی‌شود.»

دیگر خبرها

  • رعایت عدالت در توزیع اعتبارات استان سمنان/ نذر فرهنگی ترویج شود
  • روایت اخراج یک روحانی از مسجد به اتهام توهین به مسئولان + ویدئو
  • روایت اخراج یک روحانی از مسجد به خاطر توهین به مسئولان
  • حمایت فعالان سیاسی از اجرای طرح نور
  • سردار شکارچی: مسئولان و فعالان رسانه‌ای کشور باید آرایش تهاجمی بگیرند
  • حمایت فعالان سیاسی کردستان از اجرای طرح نور
  • مسئولان و فعالان رسانه‌ای کشور باید آرایش تهاجمی بگیرند
  • سلیمی نمین: همه حواسشان باشد فریب تندروها را نخورند / هدف تندروها بالاکشیدن خودشان است /نیاز به مجلس عقلانی داریم نه شعاری
  • یک روزنامه: سختگیری دهه 60 در مدارس در حال تکرار است/ هنوز «آینه» ممنوع است! دانش‌آموزان دوره متوسطه می‌گویند در مدرسه کیف‌هایشان را می‌گردند و مسئولان مدرسه برخوردهای خشن و توهین‌آمیز دارند
  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی